ریتم آهنگ

۱۳ توصیه مهم Butch Walker برای ضبط صدای گیتار

۱۳ توصیه مهم Butch Walker برای ضبط صدای گیتار
۱۳ توصیه مهم Butch Walker برای ضبط صدای گیتار

این سخنی است که تک‌نواز گیتار هنرمندان و گروه‌هایی مانند Green Day ، Weezer ، Fall Out Boy و Taylor Swift می‌گوید.

“هیچ قانونی وجود ندارد!”

در این مقاله می‌خواهیم به معرفی ۱۳ توصیه مهم Butch Walker در مورد نحوه ضبط صدایی خوب و گرم از گیتار بپردازیم اما اول از همه، بیائید کمی بیشتر در مورد Butch Walker بدانیم…

او یک موجود بسیار نادر در دنیای موسیقی به حساب می‌آید. او به چند ساز مختلف تسلط دارد و در کنار آلبوم‌های تک‌نوازی درجه یک و ارزشمند خودش، در تولید آثار بزرگ‌ترین پاپ‌استارهای فعلی، نقش بسزایی داشته و همچنین در هر اجرای راک، نام او می‌درخشد. Butch یک انسان منحصر به فرد است و چیزهای زیادی را در مورد کار با موزیسین‌ها و به خصوص نوازندگی گیتار در اجراهای آنان، می‌داند.

وقتی او را در NAMM 2020 و حین معرفی قابلیت‌های ورکستیشن Luna کمپانی Universal Audio می‌بینیم، او به ما می‌گوید که “هیچ قانونی برای ضبط صدای گیتار وجود ندارد. هر وقت که صدای بهتری شنیدید، از همان متد برای ضبط گیتار استفاده کنید!

بنابراین او به هیچ قانون خاصی پایبند نیست و همین طرز تفکر و اخلاق کاری وی باعث جذب طیف گسترده‌ای از مشتریان بزرگ مانند Taylor Swift ، Fall Out Boy ، Panic! At The Disco ، Weezer ، Katy Perry ، Brian Fallon ، Avril Lavigne ، Frank Turner ، All Time Low ، The Bronx ، Sevendust و اخیرا هم آلبوم جدید Green Day شده است.

همه این آلبوم‌ها، دارای صداهای متنوع گیتار هستند و آن‌طور که Butch می‌گوید، قانون خاصی برای ضبط صدای گیتار وجود ندارد. البته قطعا نکاتی وجود دارند که Butch از آن‌ها برای ضبط صدایی منحصر به فرد استفاده می‌کند. از او خواستیم که این نکات ارزشمند را با ما به اشتراک بگذارد و او هم با مهربانی قبول کرد. با ما همراه باشید…

صدا را به سادگی ضبط کنید.

من بعضی اوقات، ضبط را با یک میکروفن Shure SM-57 یا حتی یک Audix I5 (که اساسا شبیه SM-57 است)، شروع می‌کنم. گاهی اوقات هم بسته به نوع گیتارها و صدایی که می‌خواهیم بگیریم، از میکروفن‌های ریبون یا کاندنسر استفاده می‌کنم. شاید جالب باشد اگر بدانید که در عمل، یک میکروفن Rode NT2 صدا را دقیقا به همان شکلی که یک U87 می‌گیرد، ضبط می‌کند. این میکروفن‌ها برای ضبط اصوات با SPL بالا طراحی و ساخته شده‌اند. از این میکروفن‌ها معمولا اوقاتی استفاده می‌کنیم که می‌خواهیم صداهای بلند را بگیریم. البته خیلی تفاوتی ندارد. این‌طور نیست که برای صداهای کم، از میکروفن‌های دیگری استفاده کنیم. بنابراین حتی برای ضبط Fender Princeton هم یک میکروفن SM-57 یا ریبون نیز کار ما را به بهترین شکل انجام می‌دهد.
اخیرا من از محصول جدید Universal Audio به نام OX بیشتر از هر وسیله دیگری استفاده می‌کنم. این یک Load Box حرفه‌ای است که ما را یاد آمپ‌های کابینتی می‌اندازد. با استفاده از OX می‌توانید کمبوها و گیتارهایتان را به آن متصل کنید و با انتخاب افکت‌های متنوع UA که در قالب میکروفن‌ها، اسپیکرها و اتاق‌ها ارائه شده، به ضبط صدایی گرم و منحصر به فرد از گیتارتان بپردازید.
این دستگاه به طرز شگفت‌آوری، قدرتمند است. اکثر مردم فکر می‌کنند که OX در واقع یک آمپ است. اما در واقع، این یک آمپ نیست و متقاعد کردن آن‌ها واقعا سخت است. بعضی از آن‌ها حتی در مورد این دستگاه سوال هم نمی‌پرسند اما من به آن‌ها هم می‌گویم که OX ، آمپ نیست! من هنگامی که با این دستگاه کار می‌کنم، دستم بسیار باز است و کنترل زیادی روی صدا دارم. بگذارید به شما بگویم که سال پیش، به جای وقت گذاشتن روی میکروفن‌گذاری آمپ‌های کابینتی، ۸۵ درصد کارهایم در استودیو را با OX انجام دادم و این دستگاه تمام کارهایم را به بهترین شکل ممکن، انجام داد.


با این حال، من هنوز هم دو آمپ کابینتی 2*12″ را در داخل یک جعبه ایزوله شده که مهندس صدا برایم ساخته، نگه‌داری می‌کنم. یکی از این آمپ‌ها شامل یک اسپیکر Vintage 30s و دیگری شامل یک اسپیکر Silverbell AC30 است. من میکروفن‌ها را داخل جعبه ایزوله قرار می‌دهم. حال ما می‌توانیم از صدای آمپ‌ها یا از سیستم OX ، برای ضبط صدای گیتارمان بهره ببریم.


حال که صحبت از ضبط صدا با استفاده از آمپ‌ها شد، بگذارید کمی هم در مورد آمپ مورد علاقه خودم یعنی Chandler TG2 صحبت کنیم. این آمپ یکی از ابزارهای نه چندان مخفی من برای ضبط صدایی گرم از گیتار است. Chandler TG2 دارای یک اهم سلکتور(انتخاب کننده اهم) است. با داشتن چنین ویژگی، می‌توانید سازتان را از طریق ورودی DI مستقیما به آمپ وصل کنید. صدایی که این آمپ تولید می‌کند، خارق‌العاده است. علاوه بر ورودی DI ، روی این آمپ، یک Master Trim و یک PreAmp Gain نیز وجود دارند. بنابراین با استفاده از آن‌ها، قادر هستید هارمونی دیستورشن را به بهترین شکل ممکن ضبط کنید. با توجه به تجربه‌ای که در استفاده از این آمپ دارم، برای گیتارهای راک، این آمپ بسیار کاربردی است و صدایی که تولید می‌کند نیز بسیار غنی و گرم است.
نکته شگفت‌انگیز ماجرا این‌جاست که این آمپ، یک آمپ میان‌رده به حساب می‌آید اما صدایی که تولید می‌کند، در حد آمپ‌های رده‌بالا است. از این‌ها گذشته، من از کنسول مخصوص خودم استفاده می‌کنم که در واقع یک 1972 Quad Eight است. این کنسول در سانتامونیکا، به Village Recorder مشهور بود. از این کنسول برای تولید آلبوم Countdown To Ecstasy که هنرمند آن Steely Dan است، بهره برده شده است. از این کنسول برای ضبط آلبوم‌های مشهور زیادی استفاده شده. در حقیقت چیزی که این کنسول را محبوب کرده، پری‌امپ‌های قدرتمندی است که در خود جای داده است.

چنل استریپ Neve همواره دوست شماست!

من به ندرت صدای گیتارها را قبل از ورود به ورکستیشن، کمپرس می‌کنم؛ چرا که می‌خواهم پلاگین‌ها و افکت‌هایی را به آن اضافه کنم که در صورت کمپرس کردن، ممکن است آن افکت یا پلاگین، آن‌طور که باید و شاید، خوب و اثرگذار نباشد. اولین پلاگینی که در ورکستیشن از آن استفاده می‌کنم، پلاگین چنل استریپ Neve 1073 است که توسط Universal Audio طراحی و توسعه یافته است. من Gain پری‌امپ را نیز افزایش می‌دهم تا هارمونی غنی‌تری برای دیستورشن تولید شود.
در مرحله بعد، از EQ و High Pass برای نادیده گرفتن فرکانس‌های ۸۰ هرتز به پائین، استفاده می‌کنم تا هر گونه صدای اضافه و ناخالص یا مزاحم، کاملا از بین برود. در واقع با این EQ ، صدای ضبط شده را “تمیز” و “خالص” می‌کنم. در پلاگین Neve ، ویژگی وجود دارد به نام Magic Knob که فرکانس‌های ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ هرتز را برجسته و تقویت می‌کند. در بعضی مواقع و بر حسب نیاز، ممکن است فرکانس‌های بیش از ۱۰۰۰۰ هرتز را نیز جهت شفاف کردن صدای ضبط شده، تقویت کنم.
این پلاگین قدرتمند برای ضبط صدای گیتار در سبک‌های راک اند رول و همچنین جهت تولید دیستورشن، بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد و صدایی که تولید می‌کند، واقعا گرم، غنی و منحصر به فرد است. من عاشق هارمونی‌های دیستورشن که سیستم‌های آنالوگ می‌توانند آن را تولید کنند، هستم. این پلاگین، هارمونی دیستورشن را به بهترین شکل ممکن مانند تجهیزات آنالوگ، تقلید و تولید می‌کند. در واقع این پلاگین را می‌توان ترکیبی از نرم‌افزار و تجهیزات سخت‌افزاری آنالوگ دانست. با این تفاوت که این افکت‌ها را بعد از ضبط صدای گیتار، به آن اضافه می‌کند.

میکروفن را در جای مناسب قرار دهید.

من ابتدا از مرکز دیافراگم اسپیکر شروع می‌کنم و صدای ضبط شده توسط میکروفن را گوش می‌کنم و در صورت نیاز، میکروفن را به گوش سمت راست دیافراگم اسپیکر حرکت می‌دهم و هر کجا که صدای بهتری داد، همان‌جا میکروفن را تثبیت می‌کنم. به نظر من، مرکز دیافراگم اسپیکر، بهترین نقطه شروع است. اگر میکروفن را در مرکز دیافراگم اسپیکر قرار دهید، صدا ممکن است کمی آزاردهنده و بد ضبط شود. مانند هر صدای دیگری، با جابه‌جا کردن میکروفن، می‌توانید به صورت طبیعی افکت EQ را تولید کنید. افراد زیادی از این روش برای ضبط یک صدای خوب، بهره می‌برند.
اریک ولنتاین یکی از بهترین دوستان من است و معمولا کارهای میکس من را او انجام می‌دهد. اریک صاحب یک استودیو شگفت‌انگیز و جادویی است. او ربات‌هایی دارد که میکروفن‌ها را روی آن می‌گذارد و حرکت می‌دهد. دیوانه‌وار است. او میکروفن‌ها را به فاصله ۲ متر از آمپ کابینتی قرار می‌دهد تا بتواند صدای اتاق را به شکل بهتری ضبط کند. تمام این کارها، فقط بخشی از توانایی‌های OX است!
شما می‌توانید در نرم‌افزار، میکروفن‌ها را به صورت غیر متمرکز قرار دهید، High Pass یا Low Pass روی آن اعمال کنید، نوع میکروفن را مشخص کنید، میکروفن‌هایی را در فضای اتاق مجازی قرار دهید و… . با توجه به این‌که همه ما معمولا فضای محدودی را برای ضبط در اختیار داریم، نمی‌توانیم اتاق‌ها با ابعاد و ویژگی‌های مختلف داشته باشیم. بنابراین بهترین راه، استفاده از OX است.
در OX من دقیقا از همان تنظیمات و تجهیزاتی که درون اتاق ضبط استفاده می‌کنم، بهره می‌برم. دقیقا یک میکروفن Royer R121 یا یک Beyer M160 برای ضبط فرکانس‌های Midrange و یک میکروفن U87 برای ضبط فرکانس‌های Low و High. ما هنگام ضبط معمولا این میکروفن‌ها را در کنار هم(Side By Side) قرار می‌دهیم. گاهی اوقات برای آن‌که یک صدای ملو و ملایم‌تر برداشت کنیم، من میکروفن‌ها را بدون زاویه از هم قرار می‌دهیم. البته با داشتن باکس ایزوله، می‌توانیم این کار را با میکروفن‌های واقعی انجام دهیم. مثلا می‌توان یک میکروفن داینامیک و یک میکروفن کاندنسر را به صورت Side By Side کنار یکدیگر قرار دهیم. با این کار، از به وجود آمدن اختلاف فازی، جلوگیری می‌کنیم.

حواس‌تان به اختلاف فاز باشد. صدایی را با اختلاف فاز، ضبط نکنید!

اختلاف فاز معمولا وقتی پیش می‌آید که میکروفن‌ها بسیار به یکدیگر نزدیک باشند. بنابراین، برای چک کردن اختلاف فاز، میکروفن‌ها را تا جایی که می‌توانید به یکدیگر نزدیک کنید. اگر اختلاف فاز به وجود آید، میکروفن‌ها تقریبا هیچ چیزی را ضبط نمی‌کنند و شما سکوت را می‌شنوید! البته ممکن است شما بخواهید از یک میکروفن نزدیک منبع صوتی و از یک میکروفن، با فاصله از منبع صوتی استفاده کنید. پر واضح است که در این شرایط، اختلاف فاز وجود ندارد. به صورت کلی، اختلاف فاز فقط در مواقعی که از چند میکروفن به صورت هم‌زمان برای ضبط استفاده می‌کنید، ممکن است پیش آید.

پلاگین‌های عزیز!

من از یک زمانی به بعد، متوجه شدم بیشتر از آن که با تجهیزات سخت‌افزاری در استودیوی شخصیم کار کنم، مدام در حال کار با نرم‌افزارهای گوناگون هستم. دلیل آن هم این است که امروزه همه چیز به سرعت در حال تغییر است و کاربران روز به روز به دنبال ویژگی‌ها و امکانات جدید هستند.
در زندگی مدرن، شما دیگر مثل گذشته وقت آن را ندارید که صدای ضبط شده‌تان را به یک Echoplex مخصوص Reverb وارد کنید و منتظر نتیجه آن باشید. حتی فکر کردن به این موضوع هم می‌تواند آزاردهنده باشد. همه ما عاشق پلاگین‌ها هستیم. چون تمام این کارها را در کسری از ثانیه انجام می‌دهند. بدون تاخیر و هدر رفتن وقت. من به شخصه عاشق پلاگین‌های UA و Soundtoys هستم.
من برای Reverb کردن صدا، از Soundtoys (که Echoplex قدیمی را شبیه‌سازی می‌کند)، برای اضافه کردن افکت Grit به صدای گیتار، از Decapitator و برای اکو کردن صدا، از یکی از پلاگین‌های UA به نام Galaxy Tape Echo بسیار زیاد استفاده می‌کنم. اگر می‌خواهید تنظیمات بیشتری برای Reverb صدا داشته باشید، پیشنهاد من به شما، استفاده از پلاگین UA EMT 250 یا UA EMT 140 است.
من تمایل دارم صدایی را تولید کنم که بهتر شنیده شود و به نوعی، منحصر به فرد باشد. استفاده از پلاگین‌ها همه کارها را راحت‌تر از قبل کرده. شما می‌توانید یک افکت را اعمال کنید و اگر از صدای حاصل، خوشتان نیامد، به راحتی عملیات انجام شده را به عقب برگردانید.

برای حذف سر و صداهای اضافی، آماده شوید…

با تجربه زیادی که در تولید انواع صداهای گیتار در گروه‌های بزرگ راک داشته‌ام، استفاده‌ام از فیلترها بسیار زیاد است. وقتی صدایی را ضبط کرده‌اید، نباید با استفاده از EQ ها فرکانس‌های زیادی را حذف کنید؛ چرا که هنگام میکس، کمبود فرکانس‌های حذف شده به وضوح قابل لمس است. اما اگر من بخواهم از یک فیلتر High Pass استفاده کنم، معمولا فرکانس‌های ۱۰۰ یا ۸۰ به پائین را جهت «تمیز» کردن صدای ضبط شده، حذف می‌کنم. من این کار را به این دلیل انجام می‌دهم که شنونده، متوجه صداهای اضافی، ناخالص یا عجیب و غریبی که ممکن است هنگام نواختن گیتار و ضبط به وجود آمده باشند را نشود. البته این فرکانس‌ها اصلا قابل شنیدن نیستند اما کاملا قابل حس هستند.
گاهی اوقات وقتی صدای ضبط شده را مجدد گوش می‌کنیم، موجب سر و صداهای عجیب و غریب می‌شویم که واقعا نمی‌توان از آن‌ها چشم‌پوشی کرد. بنابراین محدوده بالا فرکانسی‌مان می‌تواند ۱۰ کیلوهرتز باشد. حتی اگر اصواتی مانند صدای ساز کیبورد یا وکال نداشته باشید، این محدوده رو می‌توانید کاهش دهید و محدوده بالا فرکانسی را روی ۵ کیلوهرتز تنظیم کنید. در بعضی مواقع شاید بخواهید از بعضی افکت‌ها مانند AM استفاده کنید. برای این منظور، محدوده فرکانسی را می‌توان به نصف، کاهش داد. بنابراین، این ترتیب من برای اعمال EQ روی صدای ضبط شده گیتار است.

وقتی دوتا بهتر از چهارتاست!

مردم گاهی اوقات زحمت زیادی را به من تحمیل می‌کنند؛ چرا که من اصلا از انباشتگی خوشم نمی‌آید. سال‌ها پیش در دهه ۹۰ میلادی، دو برابر یا چهار برابر کردن قسمت‌های گیتار در آهنگ، بسیار مهم و ضروری بود. در واقع این کار، جزئی از روند تولید موسیقی به حساب می‌آمد! تصور من این است که مردم تمایل به استفاده از اختلاف فاز دارند. یعنی دقیقا یک قطعه گیتار دارند و فقط می‌خواهند آن را به صورت استریو پخش کنند.
جالب است بدانید حتی هنگام ضبط آلبوم جدید Green Day هم Billie قسمت‌های گیتار را چهار برابر می‌کرد! چیزی که من به واسطه تجربه‌ام کسب کردم این است که میکس‌من‌ها چهار قسمت را می‌گیرند اما فقط از دو قسمت آن استفاده می‌کنند. اگر آن قسمت‌ها به درستی ضبط، EQ و میکس شوند، صدا Wide تر می‌شود و بزرگ‌تر به نظر می‌رسد.

من هرگز دوست ندارم غنی بودن، گرما، آرتیکولاسیون و داینامیکی که توسط یک گیتار خوب تولید می‌شود را با محدود کردن فرکانس، از بین ببرم. گاهی اوقات که می‌خواهم بعضی لاین‌های صدایمان مانند ملودی گیتار، Wide تر یا برجسته‌تر به نظر برسد، فقط آن را دوبل می‌کنم و به ندرت پیش می‌آید که آن را چهار برابر کنم. در واقع فقط به خواست مشتری این کار را انجام می‌دهم و اگر همه چیز را به خودم بسپارند، هرگز این کار را انجام نمی‌دهم.

شاید کمی کلیشه‌ای باشد اما حقیقت این است که من عاشق صدایی هستم که به واسطه اجرای زنده ۲ نفر به دست می‌آید. یعنی دو نفر که در حال اجرای دو بخش مختلف گیتار هستند. این صدا، به خودی خود، بزرگ است؛ چرا که در آن کشش، فشار و سنکوپ رخ می‌دهد. اگر بخواهید به این صورت به ضبط صدای گیتار بپردازید، شاید لازم باشد که سایر تجهیزات و سازهای موسیقی را از اتاق ضبط خارج کنید و فقط به ضبط گیتار بپردازید. تصور کنید که در یک قطعه، درام و گیتار به صورت هم‌زمان در حال نواختن قسمت‌های مختلف یک آهنگ هستند. صدای درام بسیار حجیم و بلند است و صدای گیتار، کم حجم‌تر و آرام‌تر. بنابراین ممکن است بتوان اصوات را ضبط کرد و اتفاقا نتیجه خوبی هم داشته باشد اما این روش، مورد علاقه من نیست و من استفاده از این روش را پیشنهاد نمی‌کنم.

در گذشته، روال کار برای لاین‌های دوبل شده به این صورت بود که از گیتارهای متفاوت، آمپ‌های متفاوت، آمپ‌های کابینتی متفاوت و … استفاده می‌کردند اما امروزه، روال به این صورت است که هر چیزی که برای لاین اصلی استفاده شده، برای لاین دوبل شده نیز استفاده می‌شود. ممکن است بگوئید با انجام این کار، حجم صدا افزایش نمی‌یابد و کم خواهد بود. پیشنهاد من این است که ابتدا از همان تنظیماتی که برای لاین اصلی استفاده کرده‌اید، برای لاین دوبل شده هم استفاده کنید و سپس در صورتی که از صدای آن راضی نبودید، ابتدا آمپ‌ها را تغییر دهید. سپس گیتارها و به همین ترتیب تا وقتی که صدای تولید شده، رضایت‌بخش باشد.

آکوستیک فقط بخشی از کار است. همه چیز نیست!

بارها برای من پیش آمده که به یک قطعه صوتی گوش کردم و بعد از آن، با تعجب و حیرت، فقط گفتم که “این قطعه بی‌نظیر است و این صدای گرم ساز آکوستیک است. چگونه آن را ضبط کرده‌اید؟” و بعد متوجه می‌شوم که از یک میکروفن SM-57 و یک گیتار ۱۰۰ دلاری برای ضبط آن قطعه استفاده شده! از طرف دیگر، کسانی را دیده‌ام که از میکروفن‌های استریو U67 که قیمت‌شان ۴۰۰۰۰ دلار است، برای ضبط صدای یک گیتار، استفاده می‌کنند. مواجه شدن با این موارد می‌تواند بسیار آموزنده و در عین حال، آزاردهنده باشد.

باز هم می‌گویم که “هیچ قانونی وجود ندارد!” اما روشی که من همیشه برای ضبط صدای گیتار به کار می‌برم، استفاده از یک گیتار خوب، یک نوازنده چیره‌دست و انتخاب درست بین “پنجه‌نوازی” و “نوازندگی به کمک پیک” است. من این را به واسطه تجربه‌ام فهمیده‌ام که نوع نواختن بسیار مهم است. در واقع انتخاب درست نوع نواختن می‌تواند از یک گیتار معمولی، صدایی حیرت‌انگیز تولید کند و در مقابل، انتخاب غلط نوع نواختن نیز می‌تواند از بهترین گیتار، صدایی بد و مزخرف تولید کند. فی‌الواقع در نواختن گیتار آکوستیک، نحوه نگه‌داشتن گیتار، نوع اجرا و حتی شکل ضربه زدن به سیم‌ها، روی صدای نهایی بسیار تأثیرگذار هستند.

با این حال، اکثر مردم یک جمله تکراری را می‌گویند. آن‌ها بر این باورند که من میکروفن را دقیقا رو به روی Soundhole گیتار نذاشته‌ام! اتفاقا بزرگ‌ترین اشتباه، دقیقا همین است. Soundhole برای رزونانس صدای ایجاد شده توسط سیم‌ها به کار می‌رود و وقتی دست شما دقیقا جلوی آن قرار دارد، بنابراین خواسته یا ناخواسته، باعث می‌شوید که بعضی فرکانس‌ها فیلتر شوند و به میکروفن نرسند و در نتیجه ضبط هم نشوند. من همیشه میکروفن را نزدیک محل اتصال Neck به بدنه گیتار قرار می‌دهم. در فاصله ۸ الی ۳۰ سانتی‌متری.

این روزها من بیشتر از میکروفن‌های یک کمپانی روسی به نام Soyuz استفاده می‌کنم. آن‌ها میکروفن‌های کاندنسر با دیافگرام کوچکی را به نام‌های ۰۱۱ و ۰۱۳ تولید می‌کنند. من هنوز صدای آکوستیکی بهتر از صدایی که این میکروفن‌ها ضبط می‌کنند، پیدا نکرده‌ام. ظاهر این میکروفن‌ها بسیار شبیه به میکروفن‌های کاندنسر Slim مدل KM84 است. من گاهی اوقات بسته به نوع ضبط و سبک موسیقی، از میکروفن Chandler Red47 خودم استفاده می‌کنم. این میکروفن بسیار شبیه به U87 است با این تفاوت که درون خود، از یک پری‌امپ TG Red بهره می‌برد.
با تمام این‌ها، همان‌طور که گفتم، من میکروفن را نزدیک به محل اتصال Neck با بدنه گیتار قرار می‌دهم. این مکان، صدای رزونانس شده‌ی غنی و گرمی از گیتار ضبط می‌کند. به ندرت پیش می‌آید که از دو میکروفن برای ضبط صدای گیتار استفاده کنم. ممکن است گاهی اوقات و با توجه به نوع نیازمان، از یک میکروفن دوم برای قرار دادن در فضای اتاق استفاده کنم تا بتوانم کمی به صدای ضبط شده، عمق بدهم. با این حال، به نظرم همه این کارها با یک میکروفن هم امکان‌پذیر است.

در مورد دو برابر کردن لاین‌های گیتار آکوستیک هم مانند دو برابر کردن لاین‌های گیتار الکتریک، معمولا از یک تنظیمات یکسان استفاده می‌کنم. نکته حائز اهمیت در دو برابر کردن یک قسمت از آهنگ(که می‌تواند گیتار یا هر چیز دیگری باشد) این است که صدای هر دو لاین را در مرکز قرار ندهید. آن‌ها را Pan کنید. یکی را به چپ و دیگری را به راست. اگر هر دو صدا در مرکز Pan شده باشند، صدا عمق پیدا نمی‌کند و فقط با صدای بلندتری به گوش می‌رسد. در واقع برای Wide کردن صدا، Pan کردن آن، الزامی است.

در ضبط صدای گیتار آکوستیک، کار مورد علاقه من این است که از دو گیتار و با کوک‌های متفاوت بهره ببرید. به عنوان مثال می‌توانید از یک کاپو روی یکی از گیتارها استفاده کنید. این کار باعث می‌شود که دو صدای متفاوت از یک جنس داشته باشید که می‌تواند برای شنونده، بسیار جذاب باشد. با این ترفند، اصواتی را می‌توانید تولید کنید که شنونده با گوش کردن به آن‌ها فقط تعجب می‌کند و می‌گوید “این صدای کدام ساز است؟”. این بسیار هیجان‌انگیز است.

داینامیک را تنظیم کنید.

من معمولا روی صداهای ضبط شده گیتار آکوستیک، از کمپرسور و EQ استفاده می‌کنم. البته این کار را در نرم‌افزار انجام می‌دهم و تا حد امکان سعی می‌کنم صدا را به صورت طبیعی و بدون هیچ‌گونه دستکاری ضبط کنم. گاهی اوقات لازم است فرکانس‌های بالا و میانی، برجسته‌تر شوند و بهتر به گوش برسند. در این مواقع، استفاده از EQ می‌تواند بسیار کاربردی باشد.

باز هم تکرار می‌کنم که سعی کنید از ابتدا، صدا را به همان شکلی که دوست دارید ضبط کنید. اگر از گیتار خوب، نوازنده خوب، میکروفن‌های خوب، میکروفن گذاری مناسب و پری‌امپ‌های خوب استفاده کنید، ممکن است اصلا نیازی به EQ یا کمپرس کردن هم نداشته باشید.

من عاشق استفاده از UA LA2 هستم. هر دو مدل قهوه‌ای و خاکستری آن، صدای بسیار خوبی تولید می‌کنند. در استودیو شخصی من، در کنار LA2 ، یک Helios 69 یا چنل استریپ Neve 1073 نیز وجود دارد که از آن‌ها برای EQ و Gain پری‌امپ، بهره می‌برم. چیزی که جذابیت و صدای خوب LA2 را دو چندان کرده، سرعت کم Release آن است که در ضبط صدای گیتارهای آکوستیک، یک نقطه قوت به حساب می‌آید. در واقع اگر سرعت Release زیاد باشد، ممکن است کاملا مشخص باشد که از کمپرسور روی صدای گیتارتان استفاده کرده‌اید ولی وقتی این سرعت کم باشد، شنونده متوجه این موضوع نخواهد شد.

همیشه بهترین‌ها را انتخاب کنید.

من سال‌ها پیش کار ضبط و صدابرداری یک آلبوم را برای یک گروه موسیقی انجام دادم. آن کار، جزو اولین کارهایی به حساب می‌آمد که با همکاری یک شرکت ضبط انجامش دادم. یادم می‌آید که نام گروه راکی که آلبوم را برایشان ضبط کردم، Injected بود. آن‌ها از آتلانتا آمده بودند. دقیقا جایی که من در آن‌جا متولد شده‌ام.

هنوز هم وقتی صداهای گیتاری که در آن آلبوم ضبط کردیم را گوش می‌کنم، با خودم می‌گویم که عجب صدای خارق‌العاده‌ای ضبط کردیم. مردم هم بارها از من پرسیده‌اند که صداهای گیتار آلبوم گروه Injected را چگونه خلق کرده‌ام.

یادم می‌آید حین ضبط آن آلبوم، Reinhold Bogner فریاد می‌زد و می‌گفت “من دارم از آمپ تو که مال خودم هست استفاده می‌کنم!”. ماجرا از این قرار بود که برای ضبط صداهای گیتار آن آلبوم، از یکی از آمپ‌های وی استفاده کرده بودم. اما با این وجود، نوازندگان آن گروه واقعا حرفه‌ای و با تجربه بودند. شاید اگر آن‌ها در کارشان حرفه‌ای نبودند، ما هرگز نمی‌توانستیم آن صدای منحصر به فرد و ماندگار را ضبط کنیم.

در آن ضبط، از تجهیزات معمول و رایج خودم استفاده کرده بودم. یعنی یک گیتار خوب، یک آمپ خوب، یک میکروفن Royer R121 یا شاید هم Rode NT2 به همراه یک چنل استریپ Neve یا TG. من هنوز هم عاشق گوش کردن به صدای گیتار آن آلبوم هستم. واقعا معرکه است.

بین تولید یک اثر با کیفیت و سرعت تولید آن، تعادل برقرار کنید.

ای کاش می‌توانستم بگویم که موقع ضبط، میکروفن‌ها را به سادگی جابه‌جا می‌کنیم اما در واقعیت، این‌طور نیست. من عاشق ضبط صداهای جدید و منحصر به فرد خودم هستم و بعد از گذراندن وقت زیادی برای میکروفن گذاری و تنظیم آن‌ها، احساس می‌کنم همه چیز درست و مرتب است و در جای خود قرار دارد. همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که عملکرد خوب، بهترین چیز است. یعنی علاوه بر ضبط یک صدای خوب، باید بتوانید این کار را در زمان کوتاهی انجام دهید.

من نمی‌توانم در حالی‌که نوازندگان و تیم تولید آماده هستند، دو ساعت مشغول تست و دستکاری صدا باشم. این کار، بسیار مسخره و به ضرر تولید است. اگر چنین چیزی روی دهد، در آخر، نوازندگان و سایر افراد در تیم تولید، بدون انگیزه و با بی‌حوصلگی به کارشان ادامه می‌دهند که این برای تولید یک اثر هنری، فاجعه است.

من ترجیح می‌دهم که در استودیو شخصی‌ام همه چیز آماده باشد، میکروفن گذاری‌ها انجام شده باشد و… . بدین ترتیب، اگر بخواهیم تغییری در تنظیمات و چینش میکروفن‌ها انجام دهیم، این تغییر به سرعت قابل انجام است.

بعد از تمام این کارها، تازه نوبت به میکس و مسترینگ می‌رسد. در این مرحله، موسیقی ضبط شده تشریح می‌شود و اگر نیاز به افکت، کمپرسور، فیلتر و مواردی از این دست داشته باشد، این موارد روی صدا اعمال می‌شوند. در این مرحله است که می‌توانید شور و هیجان را به کار اضافه کنید اما معمولا در ضبط‌های حرفه‌ای، من یک پیرمرد قدیمی به حساب می‌آیم و سلیقه نسل فعلی، کمی تغییر کرده است.

از ابزارهایی که سایر تجهیزات را مدل‌سازی می‌کنند استفاده کنید. آن‌ها قدرت خارق‌العاده‌ای دارند.

من به شدت توصیه می‌کنم در روند تولید موسیقی‌تان حتما از قدرت ابزارهایی که سایر تجهیزات را مدل‌سازی می‌کنند، بهره ببرید. یکی از این ابزارها، OX است. اگر شما از یک آمپ منحصر به فرد استفاده می‌کنید که حاضر نیستید آن را با هیچ ابزار دیگری عوض کنید، با استفاده از OX به راحتی می‌توانید از قدرت آن آمپ و حتی سایر تجهیزاتی که در دسترس‌تان نیستند نیز بهره ببرید. مدل کننده‌های فعلی بسیار قدرتمند هستند. من سال‌ها پیش از یک Line 6 Helix برای ضبط صداهای چپ و راست استفاده کردم و در کمال تعجب، هیچ‌کس متوجه نشد که من از یک مدل کننده به جای یک آمپ واقعی استفاده کرده‌ام.

بنابراین می‌توان گفت که در دنیای امروز، مدل کننده‌ها مانند یک گنجینه ارزشمند هستند و موزیسین‌ها و نوازنده‌های امروزی شانس این را دارند که از قدرتی که این گنج ارزشمند در اختیار آن‌ها می‌گذارد، نهایت بهره را ببرند. در سال‌های گذشته که همه ما Rockman بودیم، تنها راهی که می‌توانستیم از پخش صدای بلند آمپ‌های گیتار جلوگیری کنیم، استفاده از هدفون‌هایی بود که صدای آمپ را پخش می‌کردند. به این صورت که ابتدا صدای آمپ مورد نظر را تنظیم می‌کردیم و سپس میکروفن گذاری و ضبط را انجام می‌دادیم. متاسفانه صدای آن هدفون‌ها مثل صدای آژیر بود. واقعا آزاردهنده و بی کیفیت. اما امروزه کیفیت‌ها بسیار افزایش یافته‌اند و شما می‌توانید انواع صداهای با کیفیت و متنوع گیتار را به وسیله مدل کننده‌ها، تولید کنید و این واقعا باورنکردنی است.

من عاشق این وجه از تکنولوژی هستم. وقتی تکنولوژی کمک می‌کند که کیفیت افزایش یابد و کار با تجهیزات سخت‌افزاری مختلف، راحت‌تر از هر زمان دیگری شود. البته من هنوز هم از وصل کردن گیتار به آمپ‌هایم لذت می‌برم اما حقیقت این است که مدل کننده‌هایی مانند OX همین کار را با سرعت بیشتری انجام می‌دهند و این نکته، بسیار حائز اهمیت است. در نهایت، تنها چیزی که می‌توانم در مورد مدل کننده‌ها بگویم این است که امروزه با استفاده از مدل کننده‌هایی مانند Helix ، Kemper ، OX و… ، هر شخص می‌تواند در اتاق خواب خود، به طیف گسترده‌ای از صداهای گیتار دسترسی داشته باشد و هر صدایی که برای وی مناسب‌تر بود را انتخاب و ضبط کند.

فکرتان را بیش از حد به یک موضوع خاص مشغول نکنید.

من تصور می‌کنم که نحوه کار شما تا مقدار زیادی به آهنگ، گروه موسیقی و اهدافی که در خلق موسیقی به دنبال آن‌ها هستید، بستگی دارد. گاهی اوقات گیتاری را بر می‌دارید و شروع به نواختن آن می‌کنید و متوجه می‌شوید که گیتار کوک نیست اما به طرز شگفت‌آوری، صدای خوبی تولید می‌کند. سپس با همین گیتار ناکوک، نواختن‌تان را ادامه می‌دهید و در نهایت، قطعه موسیقی‌تان را دقیقا با همین گیتار، ضبط می‌کنید.

من تا جایی که این گیتار ناکوک، صدای خوب تولید کند، مشکلی با ناکوک بودن آن ندارم و این موضوع برایم اهمیتی ندارد اما اگر کار به جایی برسد که صدای گیتار خراب شود و اصلا نتوان از آن گیتار، صدای خوبی را برداشت کرد، مسئله برایم مهم خواهد بود.

من معمولا وقت این را ندارم که گیتار را قبل از نواختن و ضبط، کوک کنم. بنابراین موقع ضبط، فقط یک گیتار را بر می‌دارم و شروع به نواختن با آن می‌کنم. اگر احساس کنم که این گیتار، کوک نیست، آن را به سرعت و تنها با استفاده از گوشم، کوک می‌کنم اما اگر باز هم صدای خوبی تولید نکند، وقت بیشتری را برای کوک کردن ساز می‌گذارم. تمام این‌ها به خود شما بستگی دارد. توصیه من این است که اگر زمان کافی برای کوک گیتار را دارید، حتما آن را به درستی و به دقت کوک کنید.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”